محل تبلیغات شما



یک تیم پژوهشی در مجارستان به این نتیجه رسیده اند، خطوطی که قبایل ساکن در طبیعت آفریقا، استرالیا و برخی مناطق آسیایی روی بدن هایشان ترسیم می‌کنند، همان تأثیر خطوط موجود روی بدن گورخر‌ها را دارد، این ایده برگرفته از طبیعت از بدن بومیان آفریقایی در مواجهه با ات موذی و گزنده حمایت می‌کند.

تیم پژوهش دانشگاه اتوش لوراند» براساس پژوهشی که در نشریه Royal Society در شانزدهم ژانویه منتشر کردند، نوشتند: این یک حقیقت علمی ثابت شده است که ات گزنده به حیوانات دارای یک رنگ بیشتر از گورخر‌ها تعرض می‌کنند.

آن‌ها فرض را بر این می‌گیرند که راز چنین اتفاقی در خطوط سفید موجود در گورخر است، به همین دلیل تصمیم گرفتند تا بدانند آیا خطوط رسم شده روی انسان نیز همین تأثیر بازدارنده نسبت به مگس‌ها و سایر ات را دارد یا نه؟

پژوهشگران این فرضیه را در تجربه عملی و میدانی که در مجارستان انجام داده اند در بوته آزمایش قرار دادند، به همین منظور سه مانکن (عروسک نمایش لباس)، یکی دارای رنگ تیره و سیاه، دیگری رنگ روشن و سومی رنگ تیره با خطوط سفید را انتخاب کردند و هر یک از آن‌ها را با لایه‌ای نازک از ماده‌ای چسبنده پوشاندند تا ات پس از نشستن روی مانکن‌ها به آن‌ها بچسبند.

بعد از قرار دادن آن‌ها در یک مکان واحد به مدت هشت هفته در طول تابستان گذشته و شمارش تعداد ات آزار دهنده و موذی که هر کدام از مانکن‌ها جذب کردند، نتیجه شگفت آور بود؛ عروسک تیره رنگ ات را 10 برابر بیشتر از نمونه مشابه با خطوط سفید، و دو برابر بیشتر از عروسک روشن به خود جذب می‌کرد.

محققان بر این باورند که خطوط سفید روی رنگ تیره در جذب نوری که روی بدن انسان‌ها منعکس می‌شود، مشکل ایجاد می‌کند و در نتیجه اشتهای مگس اسب و سایر ات برای نشستن روی بدن انسان‌ها را کاهش می‌دهد.

دکتر گابور هورفاث» از بخش بیوفیزیک دانشگاه اتوش لوراند مجارستان و پژوهشگر اصلی، در گزارش منتشره در سایت دانشگاه همزمان با انتشار تحقیق گفت: ات مکنده‌ی خون مانند مگس مخصوص اسب و احشام، در جستجوی حوضچه‌ها و دریاچه‌ها هستند تا بتوانند لاروگذاری کنند، به همین دلیل بومیانی که در جستجوی منابع آب هستند، بیش از دیگران در معرض این ات قرار می‌گیرند. او افزود: ممکن است این بومیان خودشان هم ندانند رنگ آمیزی بدن هایشان این تأثیر باز دارنده را دارد، اما پژوهش ما این موضوع را ثابت کرده است.


روباه صحرا (Fennec fox) حیوانی بسیار باهوش و از تیره سگ‌سانان جنس روباه‌ها (Vulpes) است که در شمال صحرای آفریقا، شبه جزیره سینا، جنوب شرقی اسرائیل و همچنین در صحرای عربستان زندگی می‌کنند.

بر اساس مطالعات، اندازه بدن آنها 37 الی 41 سانتیمتر و اندازه دمشان 19 الی 21 سانتیمتر است و همچنین طول عمرشان حداکثر 14 سال در اسارت و حدود 10 سال در طبیعت است و وزن آنها در حدود 0.68 الی 1.6 کیلو گرم برآورد می شود.

لازم به ذکر است که روباه صحرا کوچک‌ترین گونه روباه و از نوع اجتماعی ترین آنهاست و به دلیل داشتن گوشهای بسیار بزرگ به راحتی قابل تشخیص می‌باشد. آنها جانورانی شب کار هستند و روز را در سوراخهایی که در شن حفر می‌کنند به سر می‌برند. این روباهها از جوندگان کوچک، پرندگان، ات و خزندگان کوچک صحرایی تغذیه می‌کنند.

همچنین شکارچیان اصلی آنها نیز شامل انواع مختلف جغد، عقاب، شغال و سایر داران بزرگ آفریقایی است.

در انتها جالب است بدانید که خانواده های این روباه برای ست و محافظت، خندق هایی در ماسه حفر می کنند که می تواند به بزرگی 120 متر مربع (1،292 فوت مربع) باشد و در مجاورت خیمه خانواده های دیگر قرار بگیرد.


دانشمندان احتمال می دهند که سیم های برق فشار قوی در رفتار و روند یادگیری زنبور های عسل اختلال ایجاد می کند و این مسئله آنها را نگران کرده است.

به گزارش گجت نیوز به نقل از ساینس نیوز، دانشمندان با این احتمال که سیم های برق فشار قوی در رفتار و روند یادگیری زنبورهای عسل اختلال ایجاد می کند دست به آزمایشاتی زده اند. برای بسیاری زنبور عسل تنها به خاطر تولید عسل مهم تلقی می شود، اما اینگونه نیست و این ه مفید نقش بسیار مهمی در حوزه کشاورزی و باغداری دارد. در واقع تاثیر زنبورهای عسل بر ایستم زیستی بسیار گسترده است.

سیم های برق فشار قوی با انتشار میادین الکترومغناطیسی گسترده و قوی می توانند بر رفتار زنبورهای عسل و فرایند یادگیری این ه تاثیر منفی داشته باشند. تحقیقات نشان داد که امواج الکترومغناطیسی می توانند زنبور عسل را وادارند تا رفتار پرخاشگرانه داشته باشد. این زنبورها همچنین در قیاس با زنبورها عادی از توانایی پایین تری برای تشخیص تهدیدات محیطی و یافتن منبع غذا برخوردار بودند.

از نظر دانشمندان، کاهش قدرت یادگیری در این ه دارای اهمیت بسیار بالایی است. اگر سیم های فشار قوی برق بتوانند چنین تاثیری بر روی زنبور عسل داشته باشند باید گفت سلامت این ه بشدت در خطر افتاده است. البته هنوز همه چیز به طور دقیق مشخص نیست و تنها احتمال می رود که این عامل را بتوان در دسته مهمترین عوامل تاثیر گذار بر روند کاهشی و اسرار آمیز کلونی های زنبور عنوان کرد.

این در حالی است که نقش زنبور عسل در کشوری به مانند آمریکا نقشی بسیار پر رنگ است. در این کشور این ه در جریان بارورسازی مزارع می تواند ارزشی معادل 15 میلیارد دلار ایجاد کند. متاسفانه در این کشور شاهد روند نزولی شکل گیری کلونی های زنبور هستیم و بسیاری از آنها به یکباره ناپدید شده اند.

البته پژوهشگران سیم های فشار قوی برق را تنها عامل این مهم نمی دانند و به نقش عوامل دیگری به مانند آفت کشها اذعان دارند. به هر حال مجموعه ای از عوامل دست به دست هم داده اند تا جمعیت و بقا این ه را به خطر بیندازند.

بر اساس تحقیقات انجام شده، کارایی زنبورهای عسل در زمانی که متاثر از میادین الکترومغناطیسی بالاتر از 100 میکروتسلا باشند کاهش می یابد. این میزان از امواج الکترومغناطیس را می توان در زیر سیم های برق فشار قوی تجربه کرد. اما از سوی دیگر نتایج پژوهش ها همچنین نشان داده حتی میادین مغناطیسی با قدرت 20 میکرو تسلا نیز روند یادگیری را دچار اختلال می کنند.

در یک پژوهش جدید، زنبورهای عسل به مدت 17 ساعت تحت تاثیر میادین الکترومغناطیسی 100 تا 1000 میکرو تسلایی قرار گرفتند که چنین سطحی از امواج را می توان در زیر سیم های فشار قوی برق تجربه کرد. در ادامه آزمایشهایی از این زنبورها در زمینه روند یادگیری و رفتاری به عمل آمد. این آزمایش نشان داد که زنبورها در زمینه یادگیری دچار اختلال می شوند و نمی توانند تاثیر بوی گل را به راحتی تشخیص دهند. در واقع روند یادگیری از طریق بو در زنبور عسل متاثر از میادین الکترومغناطیسی دچار اختلال شده بود.

همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که زنبورهای عسل متاثر از میادین الکترومغناطیسی 100 و هزار میکرو تسلایی رفتار های پرخاشگرانه تری از خود نشان می دادند تا جایی که مبادرت به گزش و حتی نیش زدن دیگر زنبورها می کردند. با این وجود هنوز محققان نمی توانند مدعی باشند که نتایج بدست آمده در آزمایشگاه قابل تعمیم به محیط باز و مزارع است.

کمپانی های تولید برق در آمریکا میلیون ها هکتار از زمین ها را متاثر از سیم های انتقال برق کرده اند. در میسر این سیم های برق، زنبورهای عسل و دیگر زنبورها زندگی می کنند و زندگی آنها متاثر از میادین الکترومغناطیسی تولیدی توسط آنهاست.

به هر حال تاثیر سیمهای فشار قوی بر رفتار و روند یادگیری زنبورهای عسل تا حدودی مشخص شده، اما تایید نهایی این نظریه نیازمند تحقیقات بیشتر است.


نام محلی عنکبوت خنده رو "نانانانا ماکاکیی" است. این عنکبوت بسیار کوچک غیر سمی و با حداکثر طول 5 میلی متر به دلیل نقش هایی که بر روی بدنش دارد بسیار معروف شده است.

جالب است بدانید، نقش‌های عجیب روی شکم زرد این عنکبوت، معمولاً شکل یک صورت خندان را به خود می‌گیرند، البته در بعضی از آن‌ها، این علامات آنقدرها مشخص نیستند یا این‌که که اصلاً وجود ندارند. حتی ممکن است بعضی از عنکبوت‌های خنده‌رو، طرح‌هایی داشته باشند که تداعی‌گر یک چهره‌ی اخمو یا در حال جیغ زدن باشد.

در انتها لازم به ذکر است که متأسفانه این جاندار زیبا به دلیل کم بودن تعداد و محدود شدن تدریجی زیستگاه طبیعیش که در جنگل های بارانی هاوایی است، در معرض خطر انقراض قرار گرفته است.


عنکبوت‌ سرگردان برزیلی (Armed spiders) با طول حداکثر 17 سانتی متر در رکوردهای جهانی گینس رکورددار سمی‌ترین عنکبوت‌ جهان است که در مناطق آمریکای مرکزی و جنوبی (عمدتا شرق برزیل) زندگی می کنند.

بر اساس تحقیقات حدود 0،006 میلی‌گرم از سم آن‌ می‌تواند یک موش را بکشد. نیش این عنکبوت‌ها می‌تواند در یک ساعت انسان را نیز از پای درآورد. آن‌ها بیشتر از هر گونهٔ عنکبوت مسئول مرگ و میر انسان هستند. با این وجود بیشتر کودکان زیر هفت سال قربانی آن‌ها می‌شوند.

همچنین جالب است بدانید زهر نوروتوکسین این گونه 20 برابر کشنده تر از زهر عنکبوت بیوه سیاه است و در صورت گزش و دسترسی نداشتن به پادزهر، براحتی قربانی را خواهد کشت. در صورت گزیده شدن توسط این گونه، قربانی کنترل ماهیچه های خود را از دست داده و در نهایت خفگی جان قربانی را خواهد گرفت زیرا در نتیجه فلج شدن ماهیچه ها، تنفس کردن غیرممکن خواهد شد. یکی دیگر از دلایل ترسناکی این عنکبوت دردی غیرقابل تحمل است که پس از گزش ایجاد شده و تا ساعت ها بعد و تا زمان مرگ ادامه خواهد داشت. همانطور که از نام این گونه پیداست، عنکبوت سرگردان برزیلی علاقه زیادی به پرسه زدن و بی هدف راه رفتن دارد از این رو به راحتی می تواند به مکان زندگی انسان ها نزدیک شود.


این موجود بزرگ و بی رحم که در حدود 400 میلیون سال قبل زندگی می کرده با نام عقرب دریایی (Jaekelopterus) شناخته می شود.

این جاندار ترکیبی از عقرب و خرچنگ بوده و همچنین دارای طولی به اندازه حداکثر تا 3 متر بوده است.

بر اساس تحقیقات، دم این جانور به شکل یک نیزه و زهر آلود بود که از آن برای شکار و از چنگال ها و بازوی های قدرتمند خود نیز برای تکه پاره کردن دیگر جانداران استفاده می کرده است.

همچنین جالب است بدانید که این موجود توانایی زندگی در خشکی را داشته اما ترجیح می داد که بیشتر زمان خود را در آب بگذراند.

لازم به ذکر است که عقرب های امروزی که در خشکی یافت می شوند از نسل همین موجود هستند.


دانشمندان موفق به کشف ه ای شده اند که بیش از نیم متر طول دارد.

به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان چینی این ه را که گونه ای تازه شناخته شده از ات چسبنده روی سطح محسوب می شود، در استان گوانژی ژانگ این کشور کشف کرده اند. اگر چه این کشف به سال 2014 بازمی گردد اما هم اکنون برای نخستین بار رسانه ای شده است.

این ه که فریگانیستریا» (Phryganistria) نام دارد 62/4 سانتی متر طول دارد و بدین ترتیب رکورد طولانی ترین ه دنیا را که پیشتر به ه مشابه دیگری تعلق داشت، شکسته است. آن ه که در سال 2008 شناسایی شده بود تقریبا 6 سانتی متر از فریگانیستریا کوتاه تر است.

جالب است بدانید "ژائو لی"، که این ه جدید را کشف کرده است، صحبت‌های عجیبی درباره نوعی ه غول‌پیکر از زبان مردم محلی گوانژی ژانگ چین شنیده بود و به همین خاطر تصمیم گرفت تا این ه را به طور دقیق شناسایی کند.

او برای کشف این ه تا ارتفاعات 1200 متری هم صعود کرد. لی درباره کشف هیجان‌انگیز این ه می‌گوید: در حالی که مشغول جمع‌آوری ات در ارتفاعات بودم ناگهان با سایه تاریکی در دوردست مواجه شدم که در ظاهر بخشی از یک درخت به حساب می‌آمد. اما وقتی به آن نزدیک شدم از تعجب متحیر شدم زیرا با ه‌ای روبه‌رو شده بودم که پاهایش به بلندی بدنش بود».


استاندار آذربایجان شرقی با بیان اینکه خوشبختانه تعداد پس لرزه‌ها در محل وقوع زمین لرزه در شهرستان میانه به طور مرتب رو به کاهش بوده و فشار گسل‌ها تخلیه شده است، اعلام کرد: مردم نگران زله‌های بعدی نباشند و به خانه‌ها خود برگردند.

به گزارش ایسنا، محمدرضا پورمحمدی روز جمعه در جمع خبرنگاران با ارائه آخرین آمار، عملکردها و اقدامات در مورد زله اخیر، اظهار کرد: متاسفانه بامداد امروز شاهد زله‌ای به بزرگی 5.9 ریشتر در منطقه ترک شهرستان میانه بودیم که سایر شهرستان‌های استان نیز تحت تاثیر این زمین لرزه قرار گرفتند.

وی با بیان این‌که علی‌رغم اینکه شدت این زمین لرزه بسیار بالا بود؛ اما خوشبختانه عمق زمین لرزه کم بوده است، گفت: تاکنون 5 فوتی در اثر این زمین لرزه گزارش شده است و 30 خانه در روستای ورنکش به طور کامل تخریب شده و دیوار برخی از خانه‌ها ترک برداشته است.

استاندار آذربایجان شرقی گفت: باتوجه به این‌که این زمین لرزه ساعات دیر وقت شب به وقوع پیوسته و به علت تخریب کامل 30 خانه، امکان افزایش فوتی وجود دارد.

وی خاطرنشان کرد: 60 روستا در کانون زمین لرزه بوده که از تمامی آن‌ها بازدید به عمل آمده و نگرانی چندانی وجود ندارد؛ خوشبختانه از لحظات اولیه مدیریت بحران شهرستان‌ها و استان تشکیل یافته است و از سویی نیز نیروهای امدادی به منطقه اعزام شده و امکانات اسکان موقت از سوی هلال احمر استان فراهم شده است.

وی متذکر شد: خوشبختانه در منطقه‌ای که زمین لرزه به وقوع پیوسته منطقه روستایی بوده و تراکم جمعیت کم است و در سایر شهرستان ها اعم از سراب، چاراویماق، هشترود و بستان آباد مشکلات خاصی وجود ندارد و مصدومان به صورت سرپایی مداوا شده‌اند.

پورمحمدی تشریح کرد: باتوجه به این‌که استان ما یک منطقه زله خیز است، آمادگی‌های لازم را داشته و زیر ساخت‌ها و تمهیدات لازم از قبل فراهم شده است.


بررسی جدید محققان نشان می‌دهد افزایش بارش باران با گرم شدن زمین رابطه مستقیم دارد و در سال‌های آینده به دلیل افزایش دمای زمین شاهد بارندگی‌های شدیدتری خواهیم بود.

 طی سال‌های گذشته در سراسر جهان شاهد افزایش بارندگی بوده‌ایم که در برخی از مناطق خارج تصور بوده و با وقوع سیل به بسیاری از شهرها آسیب رسانده است. این افزایش بارش در سال گذشته نیز در کشور سیل‌هایی را به راه انداخته که متاسفانه بسیاری از هموطنانمان با آسیب‌های مالی و جانی مواجه شدند. در همین راستا در روزهای آغازین آبان سال جاری نیز بارش‌های سیل‌آسا شروع شده است و احتمال افزایش این بارش‌ها در سال جاری زیاد است. در همین راستا گروهی از محققان اعلام کردند افزایش بارندگی با گرم شدن زمین رابطه مستقیم دارد.

به گزارش xinhuanet ، پژوهشگاه اتمسفر آکادمی علوم چین با بررسی و تجزیه و تحلیل آمار بارش‌های شدید طی 100 سال گذشته توانسته است میان این دو متغیر ارتباطی را به اثبات برساند. همچنین بررسی گستره جغرافیایی این پژوهش نیز ثابت می‌کند میزان بارش باران در اکثر مناطق موسمی بخش جنوبی آفریقا، آمریکای شمالی، شرق آمریکای جنوبی و آسیابی جنوبی به دلیل گرم شدن زمین بوده است.


بسیاری از دانشمندان بر این باورند که حدود 200 هزار سال قبل اولین انسان های امروزی (Homo sapiens) از نظر آناتومیکی مدرن از قاره آفریقا به مکان دیگری مهاجرت کردند، اما محل دقیق زندگی آنها چندین سال است که به یکی از موضوعات مورد بحث محققان تبدیل شده است. در همین راستا گروهی از محققان توانستند به این پرسش پاسخ دهند که انسان های اولیه از نوع امروزی در کدام مناطق ست داشتند.

به گزارش گجت نیوز، پروفسور ونسا هایز از انستیتوی تحقیقات پزشکی گاروان استرالیا به عنوان سرپرست این گروه تحقیقاتی عنوان کرد اولین اجداد انسان‌های مدرن در یک منطقه واقع در جنوب آفریقا زندگی می‌کردند و به دلیل شرایط مناسب، نخستین انسان ها حدود 70 هزار سال در آنجا ست داشتند.

طبق گزارشی که توسط این محققان منتشر شده است، اولین انسان ها در جنوب منطقه حوزه رودخانه بزرگ زامبزی (Zambezi) زندگی می‌کردند که تمام شمال کشور بوتسوانا را احاطه کرده بود و از غرب تا نامیبیا و از شرق تا زیمبابوه امتداد داشت. این مکان از بزرگترین سیستم دریاچه آفریقا بهره می‌برد که آن را با نام دریاچه ماکگادیکگادی (Lake Makgadikgadi) می‌شناساند و در حال حاضر با خشکی مواجه شده است و قسمتی از صحرای کالاهاری محسوب می‌شود. از دلایل خشک شدن این دریاچه می‌توان به تغییر صفحه‌های تکتونیکی که در زیر آن قرار داشت، اشاره کرد. کشفیات این محققان نشان می‌دهد انسان‌های باستانی به دلیل وجود تالاب‌ها در این منطقه که محیط پایدار و مناسبی را ایجاد کرده بود، این مکان را برای زندگی انتخاب کردند.

سرپرست این گروه تحقیقاتی در ادامه عنوان کرد در نخستین زیرشاخه‌های انسان مدرن واکنش ژنتیکی چشمگیری را شناسایی کردیم که از این موضوع حکایت دارد که اجداد ما بین 130 تا 110 هزار سال قبل از آنجا مهاجرت کردند. وی تاکید کرد اولین مهاجران به شمال شرقی مهاجرت کردند و پس از آن موج دوم مهاجران نیز به سمت جنوب غربی رفتند. همچنین یک سوم جمعیت آنان نیز تاکنون در آنجا به زندگی ادامه دادند.

پروفسور اکسل تیمرمن، مدیر مرکز فیزیک اقلیم در دانشگاه ملی پوسان در خصوص دلیل مهاجرت اولین انسان‌ها عنوان کرد برای پاسخ به این پرسش شبیه‌سازی‌های کامپیوتر مدل جوی و اطلاعات زمین‌شناختی تاریخ اقلیم آفریقای جنوبی در 250 هزار سال قبل را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. وی افزود شبیه‌سازی‌های ما حاکی از آن است که انحراف و تکان آهسته محور گردش زمین باعث تغییر تابش خورشید تابستانی در نیم کره جنوبی شد و تغییر دوره‌های بارندگی در جنوب آفریقا را به همراه داشت. چنین تغییرات آب و هوایی باعث شد پوشش گیاهی در 130 هزار سال قبل در شمال شرقی آن منطقه و سپس در 100 هزار سال قبل در جنوب غربی آن ایجاد کند تا به واسطه این تغییرات، اولین اجداد ما تصمیم بگیرند از وطن خود برای نخستین بار مهاجرت کنند.

پروفسور ونسا هایز در پایان خاطرنشان کرد اخیرا دانشمندان توانستند به این مهم دست پیدا کنند که انسان‌های مدرن آناتومیک حدود 200 هزار سال قبل در آفریقا زندگی می‌کردند، اما موضوع مهم دیگر این است که محل دقیق زندگی آنها کجا و دلیل پراکندگی آنها چه بود که بررسی‌های ما تا حدودی به این پرسش‌ها پاسخ داده است. وی افزود دی ان ای میتوکندریال شبیه کپسول زمان مادران اجدادی ما است که به آرامی در طول نسل‌ها با تغییراتی همراه خواهد بود. اگر کد کامل دی ان ای یا میتوژنوم افراد مختلف را مقایسه کنیم، در مورد چگونگی ارتباط آنها با اجدادشان به اطلاعات مهمی خواهیم رسید.


بسیاری از افراد متقلب نقره را آبکاری می‌کنند تا رنگ آن به رنگ طلا سفید تبدیل شود. برای این کار از رنگ آب رادیوم استفاده می‌کنند که باعث براق شدن نقره می‌شود و در نهایت طلا، نقره و بدلیجات دارای رنگ یکسانی می‌شوند. همین موضوع کار تشخیص طلا سفید از نقره را برای افراد عادی با مشکل مواجه کرده است. در حالت کلی نقره دارای رنگ مشخصی است و سفید روشن مایل به ماتی دارد. تنها راه تشخیص نقره و طلا سفید، شماره‌ای است که در داخل آن حک شده است.

چگونه طلای سفید را از نقره تشخیص دهیم؟

به گزارش chegane ، در ایران برای تشخیص میزان خلوص فات گرانبها از عیار» استفاده می‌کنند و در سایر زبان‌ها به آن قیراط» (carat یا Karat) می‌گویند که به صورت اختصاری با K نمایش داده می‌شود. عیار فات گرانبها به دو روش شماره‌گذاری شده است. به روش واحد کامل 1000 و به روش واحد کامل 24 که متداول‌ترین روش محسوب می‌شود. در برخی موارد به جای واحد کامل 1000 از 100 یا 100 درصد استفاده می‌شود و مثلا میزان عیار نقره استرلینگ را 92.5 یا 92.5 درصد بیان می‌کنند. به عنوان مثال یک انگشتر نقره که عیار آن 950/1000 است (950 واحد آن نقره و 50 واحد آن فی دیگر مانند مس است) را با کد 95 (95 درصد) یا نقره 95 می‌شناسند.

به کدهایی که روی طلا و نقره زده می‌شود اصطلاحا انگ» گفته می‌شود. اغلب محصولات نقره با استاندارد استرلینگ (Sterling) ساخته می‌شوند، بنابر این روی آنها در کنار شماره عیار، حرف S نیز دیده می‌شود مثلا روی آنها کد 925» یا S925» انگ می‌شود. انواع محصولات طلا هم با کد K انگ می‌شوند. مانند K» یا 21K». در مواردی انگ طلا مانند نقره با واحد 1000 عیار می‌شود، مانند 750» یا 925». در برخی مواقع به اختصار رنگ طلا را نیز بر ف انگ می‌کنند مانند YGK» یا PG750K» و یا WG21K». طلا سفید با حرف W، طلا زرد با حرف Y و طلا صورتی را Pink یا P انگ می‌کنند.

در حال حاضر استاندارد طلای جهانی که همان طلای عیار است، برای طلا شماره 750 و برای نقره شماره 925 می‌باشد که در نقره‌های داخلی و جهانی ثابت است.

بطور مثال انگشتری طلا با کد KGP داریم. قبل از هر چیز در ذهنمان اعداد و حروف را از هم جدا می‌کنیم. همانطور که در بالا توضیح داده شد، عدد نشانه عیار است که در زبان انگلیسی هر زمان که عبارت K را روی ف طلا دیدیم در می‌یابیم که به گفته سازنده، ف بکار رفته در این انگشتر طلای عیار می‌باشد. اما باید بقیه حروف را نیز معنی کنیم تا مطمئن شویم که جنس انگشتر ما طلا است. حرف G به معنی GOLD (طلا) است و حرف P به معنی Plate یا PLATED (روکش) است. حالا از حروف اختصاری نتیجه می‌گیریم که انگشتر ما روکش طلا (آب طلا) با عیار است و ف آن طلا نمی‌باشد.

فقط کدهای رایج 14k الی 24k و 600، 750، 800، 875، 900، 925، 950 و 999 برای شناسایی طلا بدون عیار سنجی مورد استفاده بوده و دیگر کدهای اختصاری مهم نیست و قابل پیگیری نمی‌باشد.

داشتن کد یا انگ به معنای تایید یا رد اصالت یک ف گرانبها نمی‌باشد. بلکه ممکن است یک طلا یا نقره‌ای دارای انگ و کد نباشد اما دارای اصالت ذاتی باشد. توصیه می‌شود طلا، نقره، سکه و جواهرات گرانبها را از مراکز و فروشگاه‌های معتبر تهیه و خریداری نمایید تا از اصل بودن آن مطمئن باشید.


همه ما شیارها و برجستگیهای روی حاشیه سکه ها را دیده ایم اما شاید تاکنون به این فکر نکرده بودید که کارکرد آنها چیست و چرا هنگام ضرب سکه هاچنین شیارهایی را ایجاد می کنند؟

به گزارش لوکادیما، این شیارها برای زیبایی تعبیه نشده اند بلکه یک دلیل مهم تاریخی پشت قضیه نهفته است. در قدیم سکه ها از طلا و نقره ضرب می شدند و ارزش آنها برابر مقدار طلا و نقره به کار گرفته شده در آنها بوده است. به همین دلیل برخی افراد سودجو مقداری از حاشیه سکه ها را می تراشیدند و از طلا و نقره آن استفاده می کردند بدون اینکه در ظاهر سکه تغییر چشمگیری ایجاد شود! بدین ترتیب به مرور زمان از ارزش سکه ها کاسته می شد. بنابرین حاکمان تصمیم گرفتند شیارهایی روی لبه سکه ها ایجاد کنند تا در صورت تراشیده شدن به سادگی قابل تشخیص باشند.

امروزه دیگر سکه ها از طلا و نقره ضرب نمی شوند اما چون مردم به ظاهر سکه ها عادت کرده بودند دیگر تغییری در آنها بوجود نیامد.


آیا تا کنون از خود پرسیده‌اید که چرا پاک کن دو رنگه (آبی - نارنجی) ساخته شده و کاربرد هر کدام چیست؟

به گزارش عصرایران به نقل از العربیه، طرف نارنجی در این نوع پاک‌کن تنها برای پاک کردن اثر سطحی مداد روی کاغذ نازک و سفید به کار می‌رود تا زیبایی نوشته بر روی آن حفظ شود.

اما بخش آبی پاک کن، عملا جوهر پاک کن نیست بلکه تنها برای پاک کردن اثر مداد روی کاغذهای خشن و یا تیره رنگ از جمله خاکستری و آبی روشن به کار می رود.

البته این نوع پاک‌کن با مرور زمان کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد زیرا پاک‌کن‌های جدید با رنگ‌های روشن و به ویژه سفید جای آنها را گرفته‌اند.


"هاکارپتور" بدون شک یکی از عجیب ترین و همچنین اولین و تنها دایناسور دوزیستی است که تاکنون کشف شده است، گردن آن شبیه به یک قو با منقار اردک، دندان تمساح و دارای پنجه‌هایی کشنده است.

به گزارش تاپ دیجیت و به نقل از History، این دایناسور در نگاه اول به نظر می‌رسد که یک اردک است، مانند یک اردک راه می‌رفت و مانند یک اردک شنا می‌کرد اما یک شکارچی بود، برخلاف تمام دایناسورهایی که دانشمندان تاکنون دیده‌اند.

این دایناسور عجیب و غریب که هاکارپتور اسکویلیه (Halszkaraptor escuilliei) نام دارد اولین و تنها دایناسور دوزیستی است که دانشمندان تاکنون کشف کرده‌اند. هاکارپتور در کرتاسه پایانی و حدود ۷۵ میلیون سال پیش در منطقه اوخا تولگاد (Ukhaa Tolgod) در بیابان گبی مغولستان که به گنجینه فسیل‌های دایناسورهای دوره کرتاسه معروف است، می‌زیست.

فسیل این موجود عجیب و غریب در سال‌های اخیر توسط یک جمع کننده فسیل خصوصی با نام فرانسوا اسکویلیه (François Escuillié) خریداری شد، وی پس از خریداری فسیل آن را در سال 2015 برای اظهار نظر تخصصی در اختیار دیرینه شناس پاسکال گودفوا (Pascal Godefroit) قرار داد.

در ابتدا گودفوا و همکارانش اعتقاد داشتند این فسیل که در یک قطعه سنگ با طول 38 سانتیمتر محصور شده، فسیل استخوان‌های موجودات مختلفی است که در کنار هم قرار گرفته‌اند. زیرا وجود چنین موجودی با این بدن معقول به نظر نمی‌رسید. تیم تحقیقاتی فسیل را به گرنوبل فرانسه بردند تا با استفاده از شتاب دهنده ذرات در مرکز تابش سینکروترون اروپایی، آن را اسکن کنند. نتایج حاصل از آزمایش‌ در نشریه Nature منتشر شد، و براساس این یافته‌ها محققان تأیید کردند که این فسیل در واقع مربوط به یک دایناسور بسیار عجیب و غیرعادی بوده است.

در حالی که هاکارپتور متعلق به خانواده دایناسورهای شکارچی و عمدتاً گوشت‌خوار تروپودها، نظیر تیرانوسوروس رکس و ولوسیراپتور است اما برخی خصوصیات آن، آنقدر متفاوت هستند که به آن گونه، جنس و زیرخانواده جدیدی اختصاص داده شد.

این دایناسور مجهز به پنجه‌های داسی شکل مانند ولوسیراپتور و همچنین دارای گردن بلند و انعطاف پذیر به همراه پوزه‌ای باریک مانند یک قو بود. پوزه آن دارای استخوان‌های دراز و شبکه عصبی خزندگان آبزی مانند تمساح بوده و همچنین دو برابر تعداد طبیعی دندان‌های یک دایناسور معمولی دندان دارد که یادآور جانوران ماهی‌خوار است.

خصوصیات ذکر شده تنها موارد عجیب و غریب این دایناسور نیستند. هاکارپتور همچنین دارای باله‌های غیرقابل انعطاف و متقارن (برخلاف پنگوئن‌ها) است که ظاهراً از آنها برای شنا استفاده می‌کرد. در حالی که ممکن است این موجود کاملاً آبزی به نظر برسد، اما نیمی از قسمت پشت آن همانند یک جاندار خشکی‌زی با دم و پاهای بلند است. با این وجود، دم آن به اندازه کافی بلند نیست تا بتواند گردن بلند جانور را متعادل کند! هاکارپتور حدوداً نیم متر قد داشت و برای متعادل کردن خود کاملاً عمودی ایستاده و روی دو پا راه می‌رفت.

آندرا کائو دیرینه شناس دانشگاه بولونیا و عضو تیم تحقیقاتی گودفوا معتقد است که هاکارپتور در یک محیط ناپایدار زندگی می‌کرد، جایی که در آن برای مقابله با چرخه‌های آب شیرین و خشکسالی به چنین بدنی نیاز داشت.

این فسیل غیرمعمول یکی از چندین کشف جدید در سال‌های اخیر است که تنوع بیشتری از سبک زندگی دایناسورها را برای محققان آشکار می‌کند. به عنوان مثال در سال 2014 دیرینه شناسان کشف کردند که اسپینوسوروس، یکی بزرگترین دایناسورهای گوشتخوار تاریخ در واقع یک جانور نیمه آبی بود. هاکارپتور نیز اولین دایناسور کاملاً دوزیستی است که حداقل تاکنون شناخته شده است.


بشر مدت هاست فکر می‌کند که هرچیزی که فاقد مغز باشد، فاقد توانایی احساس و فکر کردن است. به همین دلیل است که انسان‌ها احساس می‌کنند و فکر می‌کنند که جوشاندن خرچنگ زنده باعث مرگ بدون درد می‌شود. اما در سال 2015، محققان با دادن شوک الکتریکی به خرچنگ، این نظریه را زیر سوال کشیدند.

به گزارش برترین ها به نقل از grunge، به طور کلی انسان‌ها گیاهان را حتی بی‌مغزتر و بی‌دردتر از خرچنگ‌ها می‌دانند. کافیست به عبارت حالت نباتی» یا زندگی نباتی» فکر کنید. اما همانطور که ژورنال پزشکی نیوانگلند توضیح می‌دهد: بیماران در حالت نباتی هیچ شواهدی از واکنش‌های رفتاری داوطلبانه، هدفمند، قابل تکرار و پایدار به محرک‌های خارجی مثل لمس کردن نشان نمی‌دهند». همچنین آن‌ها علیرغم داشتن چرخه‌های خواب و بیداری، آگاهی صفر از خودشان و پیرامونشان دارند.

اما اینک مشخص شده که گیاهان به اندازه‌ای که انسان‌ها تصور می‌کردند، نسبت به دنیا بی‌حس و بی‌توجه نیستند.‌ در سال 2019، مشخص شد که حداقل برخی گونه‌های گیاهان وقتی تحت فشار قرار بگیرند، جیغ می‌زنند، اما با فرکانس‌هایی که برای انسان قابل شنیدن نیست.

در این آزمایش، دانشمندان گیاهان گوجه فرنگی و تنباکو را در معرض فشار فیزیکی قرار دارند و واکنش آن‌ها را با میکروفون سنجیدند. یک گروه از آن‌ها در معرض خشکی و کم‌آبی قرار دادند، گروه دوم را با قیچی قطع کردند و به گروه سوم به عنوان گروه کنترل اصلا دست نزدند. محققان دریافتند که گیاه گوجه فرنگی در معرض خشکسالی حدود 35 فریاد فراصوت در ساعت و آن‌هایی که ساقه‌هایشان بریده شد، حدود 25 فریاد در ساعت از خود ساطع می‌کنند. گیاه تنباکو هم به ترتیب 11 و 15 فریاد فراصوت در ساعت تولید می‌کرد. در حالی که گیاهانی که بدون آسیب رها شده بودند کمتر از یک فریاد در یک ساعت تولید می‌کردند.

بر اساس گزارش ها مشخص نیست که چند نوع از گیاهان به این روش به استرس و فشار واکنش نشان می‌دهند، اما به نظر می‌رسد که درختان هم فریاد می‌زنند. محققان دریافتند که درختان خشکسالی‌زده صدا‌های فراصوت تولید می‌کنند که کارشناسان آن را گریه‌ی کمک» تفسیر می‌کنند.


کوچکترین پرنده جهان، مرغ پر زنبوری یا مرغ مگس خوار (Bee Hummingbird) نام دارد و بومی کشور کوبا است. نام علمی این پرنده، Mellisuga helenae» می‌باشد.

مرغ مگس خوار که معمولا با زنبور اشتباه گرفته می‌شود، 1،6 گرم وزن و دارای طولی (با احتساب دم و نوک) به اندازه 57 میلی متر است. این نوع پرنده، لانه‌های بسیار کوچکی درست می‌کند و تخم آن به اندازه دانه یک قهوه است.

اما عجیب‌تر از مطالب ذکر شده، نحوه پرواز و سرعت بال زدن این پرنده گان بسیار کوچک در حین پرواز است. چرا که در یک پرواز عادی، مرغ پر زنبوری در هر ثانیه، 80 بار بال می‌زند. اما زمانی که به همراه جفت خود پرواز می‌کند، این حرکت به 200 بار در ثانیه می رسد.


اُلم (Olm) یا سمندر سفید (Proteus anguinus) گونه ای دوزیست از خانواده Proteidae یا سفید سمندران»است که بدنی موج دار و دمی دراز دارد. طول بدن یک سمندر سفید که به بلوغ کامل رسیده تا 30 سانتی متر است. دو جفت پای کوتاه و پهن و سه جفت شکاف تنفسی در قسمت پشت سر دارد. این دوزیست در زیستگاه طبیعی خود صورتی رنگ است و پوستی نیمه شفاف دارد. دامنه پراکندگی آن محدود است و فقط در رشته کوه های دیناریک» (شرق کوه های آلپ) وجود دارد که بخشی از سواحل آدریاتیک در اروپا را تشکیل می دهد و از ایتالیا تا اسلوونی، کرواسی، بوسنی و هرزگوین و مونته نگرو امتداد دارد.

به گزارش رومه اطلاعات، این سمندر در پُر پیچ و خم ترین غارهای این ناحیه زندگی می کند. قله ها و پرتگاه های رشته کوه دیناریک، منظره ای کوهستانی به سواحل آدریاتیک می دهند. این کوه ها که از سنگ های متشکل از سنگ آهک تشکیل شده اند مدت های مدیدی است که در معرض عناصر طبیعی قرار دارند. در طول میلیون ها سال، آب باران با اندک خورندگی اسیدی خود به درون آن ها رسوخ کرده و ساختارهایی شبیه به تونل های شانه عسلی و دالان هایی ایجاد کرده است. در بنیان زیرزمینی و تاریک این کوه ها می توانیم سمندرهای سفید را مشاهده کنیم. درباره این که این دوزیست‌های غیرمتعارف در طول چه مدت زمانی در آب های تاریک و سرد این غارها به تکامل رسیده اند هنوز چیزی نمی دانیم، ولی به طور قطع آن ها نماینده یکی از قدیمی ترین گروه از سمندرها هستند که در طول هزاران سال توانسته اند به طرز فوق العاده ای با زندگی در غار سازگاری پیدا کنند.

بدن سمندر سفید را محیط زندگیش طراحی کرده است. بدنی کشیده و مارمانند دارد که به آن کمک می‌کند با حرکات موج دار و با ظرافت تمام در میان آب شنا کند. اندام های جلویی و عقبی آن طوری به نظر می‌رسند که انگار در محل اشتباه و نامناسبی قرار گرفته‌اند. دست ها و پاها به قدری از هم فاصله دارند که انگار فایده چندانی برای راه رفتن ندارند. یک موجود غارزی نیازی به رنگدانه های پوست مانند ملانین ندارد که پوشش خارجی لطیف بدن یک جانور را از تابش‌های فرابنفش خورشید ساطع محافظت می کنند. اُلم کاملاً صورتی رنگ است و مویرگ ها و شکل اندام‌های داخلی اش در زیر پوست نازک آن دیده می‌شوند. در جایی که نور نباشد، بدون شک به چشم هم نیازی نیست. سمندر سفید اندام های بینایی خود را به طور کامل از دست داده است؛ چشم هایش بسیار کوچک هستند، خیلی ضعیف رشد یافته و در زیر لایه‌ای از پوست قرار گرفته اند. چشم های آن ها فقط در دوره جنینی قابل مشاهده هستند.

در زیستگاه های زیرزمینی غذا به ندرت یافت می‌شود. بدون وجود نور یا به عبارتی بدون وجود چشم‌هایی که بتوان با آن ها طعمه را پیدا کرد، اُلم گوشت خوار باید به درون آب های غارهای زیرزمینی غوطه ور شود، به امید این که بوی سخت پوستان آبزی یا دیگر بی مهرگان را که غذای اصلی آن را تشکیل می‌دهند احساس کند. از آن جا که به ندرت به غذا بر می‌خورد، طبیعت آن به گونه ای است که می تواند برای مدتی طولانی بدون خوردن حتی یک تکه غذا دوام بیاورد. دمای درون این غارها خنک و ثابت است؛ این امر سبب می شود که سوخت و ساز بدن این سمندر شگفت انگیز بسیار کند به فعالیت خود ادامه دهد. موردی از یک سمندر سفید در اسارت گزارش شده است که توانسته است 12 سال بدون این که حتی یک تکه غذا به بدنش برسد در ظرفی درون یخچال به زندگی خود ادامه دهد. نیازی به گفتن نیست که سپری کردن این سال ها بدون غذا چه تأثیری روی آن داشته است؛ این سمندر سفید وزن زیادی از دست داده بود و برای این که بتواند زنده بماند مقداری از اندام های داخلی خود از جمله روده هایش را هضم کرده بود. حتی در حیات وحش هم بسیار محتمل است که این جانوران بتوانند سال ها بدون غذا زندگی کنند. اُلم ها از نظر طبقه بندی سازمان IUCN، گونه آسیب پذیر به شمار می روند. خانواده Proteidae که سمندر سفید هم به آن تعلق دارد دارای 7 گونه است. گونه های دیگر که به طور عام توله سگ گِلی» و گرگ آبی» یا شناگر ماهر» نامیده می شوند همگی در آمریکای شمالی زندگی می کنند. هیچ کدام از این گونه های آمریکایی غارزی نیستند، ولی همگی آبزی هستند و دریاچه ها و جویبارهای کم عمق را ترجیح می دهند.

قرن ها است که انسان ها از وجود اُلم ها با خبر هستند، زیرا هر از چند گاهی سیلاب ها آن ها را از درون غارهایشان به بیرون می رانند و در مسیر جویبارها قرار می دهند. مردم بومی منطقه ای که زیستگاه اُلم ها به شمار می رود به آن ها آدم ماهی» می گویند، که این به دلیل پوست صورتی رنگ و نحوه قرارگیری دست و پای آن ها است. این نام تا زمان حال نیز در مناطقی که این سمندر پراکندگی دارد همچنان باقی‌مانده است. مردمان دیگری هم که تحت تأثیر داستان‌های شگفت انگیز درباره جانوران قرار گرفته بودند تصور می کردند که اُلم ها بچه اژدها هستند. در کشور اسلوونی به آن Mocheril می گویند که به معنی موجودی که در خیسی نقب می زند» است. حتی امروزه در قرن بیست و یکم، تعداد بی‌شماری از اُلم ها را می گیرند و در اسارت روی آن ها مطالعه می کنند، ولی درباره این که آن ها در طبیعت و زیستگاه واقعی خود چه رفتاری دارند هنوز اطلاعات کمی در دست است. برای مثال، هنوز کسی در مورد عادت های مربوط به زاد و ولد آن ها در غارهای تاریک دیناریک» چیزی نمی داند.

سیستم های غاری آبی و خشک در سراسر دنیا وجود دارند. علاوه بر جانورانی که به طور معمول در این نوع زیستگاه ها زندگی می کنند مانند خفاش ها، در حقیقت تعداد بسیار زیادی از جانوران هستند که به طرزی عالی برای زندگی در تاریکی سازگاری یافته‌اند. غیر از سمندرها نیز ات، عنکبوت ها، سخت پوست ها و ماهی هایی هستند که در تاریکی غارها زندگی می کنند. همه این ها، چشم های خود را یا به طور نسبی یا به طور مطلق از دست داده اند، همگی بسیار بی رنگ یا کم رنگ و به طور معمول صورتی یا سفید هستند. بسیاری از این جانوران، زایده های بلند حسی دارند که با کمک آن می توانند در تاریکی طعمه خود را پیدا کنند. طول روزها یا دیگر ریتم های زمانی تأثیر ناچیزی روی جانوران به معنای واقعی غارزی دارد، چرا که در اعماق غارها شرایط فصلی و زمانی در طول سال بسیار بسیار با ثبات تر است. مکتشفان و سیاحان همواره سیستم های غاری زیرزمینی بسته یا به اصطلاح مهر و موم شده را کشف می کنند. در برخی موارد، این کپسول های زمان زیرزمینی در طول هزاران و شاید میلیون ها سال به صورت بسته و دست نیافتنی باقی مانده اند. در نتیجه جانوران درون آن ها در انزوا تکامل پیدا کرده اند و گهگاهی دانشمندان متوجه می شوند که آن ها نوادگان جانوران اولیه ای هستند که پیش از آن فقط با کمک فسیل ها شناخته می شدند. به تازگی در یک سیستم غاری بسته در کشور رومانی دست کم 30 گونه ارگانیسم کشف شده اند که از لحاظ علمی کاملاً جدید هستند و همچون برخی ایستم های اعماق دریاها، هرگز با اشعه های خورشید تماس نداشته اند. اساس زندگی در این غارهای مهر و موم شده نیز گازهایی هستند که در چشمه های آب داغ حل شده‌اند. باکتری ها از این گازها بهره می برند و رشد می‌کنند و بدین ترتیب یک منبع غذایی برای ارگانیسم‌های دیگر که پیچیده تر هستند فراهم می آورند.


رودخانه کنگو با دارا بودن طولی بالغ بر 4700 کیلومتر، پس از رود نیل طولانی ترین رودخانه قاره آفریقا به شمار می آید و جالب است بدانید که این رودخانه از کوهستان های مرتفع ریفت سرچشمه گرفته سپس، از کشور های متعددی عبور می کند و در نهایت به اقیانوس اطلس می ریزد، از کشور هایی که بر سر راه این رودخانه عمیق و طولانی قرار دارند می توان به آنگولا، بوروندی، کامرون، جمهوری کنگو، گابن، جمهوری آفریقای مرکزی، تانزانیا، رواندا، زامبیا اشاره کرد.

به گزارش آخرین لحظه، عمیق ترین رودخانه جهان نقش بسیار مهم و کلیدی در ایستم قاره آفریقا ایفا می کند و با عبور از مناطق و زیستگاه های متنوع نظیر جنگل ها استوایی و علفزار های آفریقا تأثیرات ملموسی بر مناطق مذکور می گذارد.

جالب است بدانید حوزه زهکشی رودخانه کنگو بیش از 4 میلیون کیلومتر مربع (منطقه ای بزرگ تر از کشور هند) می باشد و می توان گفت که فضای نسبتاً وسیعی در قلب قاره آفریقا تحت حمایت این رودخانه خروشان هستند.

همانطور که در ابتدای مقاله ذکر کردیم، شاخص ترین ویژگی رودخانه کنگو عمیق بودن آن می باشد، جالب است بدانید که این رودخانه همانند سایر رود های موجود بر روی کره زمین در نقاط مختلف عمق های متفاوتی دارد و در برخی نقاط عمق آن به نزدیک 230 متر نیز می رسد.


محققان دانمارکی با بررسی یک صمغ 5 هزار و 700 ساله که به عنوان "آدامس" جویده شده در منطقه سیلتولم در جزیره لولند، دانمارک کشف شده است، موفق به استخراج ژنوم کامل انسانی شدند که آن را مصرف کرده است.

به گزارش شهر خوان به نقل از دیلی‌میل، این محققان با تجزیه و تحلیل یک تکه صمغ قدیمی توانستند به ژنوم فردی که آن را به عنوان یک آدامس می‌جویده، پی ببرند.

این برای اولین بار است که محققان ژنوم کامل یک انسان باستانی را از چیزی به جز استخوان‌ها استخراج می‌کنند.

محققان با بررسی این تکه صمغ درخت "توس" دریافته‌اند که فردی که آن را به عنوان آدامس می‌جویده، یک دختر متعلق به عصر حجر است که با دختران مو بلوند فعلی در دانمارک بسیار متفاوت است.

این دختر نوجوان مو و پوست تیره و همچنین چشمان آبی داشته و محققان اسم او را لولا”(Lola) انتخاب کرده‌اند و با تجزیه و تحلیل دی‌ان‌ای(DNA) وی دریافته‌اند که لولا یکی از افراد جامعه "شکارچی-گردآورنده" در اروپا بوده است.

جامعه شکارچی-گردآورنده جامعه‌ای است که اصلی‌ترین روش معیشت آن تغذیه مستقیم از گیاهان خوراکی و حیوانات حیات وحش است. این جامعه در جستجوی گیاه و در پی شکار حیوان است و تلاش مهمی در پدید آوردن کشتزار یا اهلی کردن حیوانات نمی‌کند. بیش از هشتاد درصد از غذای افراد این جامعه از طریق جمع‌آوری فراهم می‌شود.

"هانس شرودر" از محققان دانشگاه کپنهاگ اظهار کرد، دریافت ژنوم کامل انسان از چیزی به جز استخوان، بسیار هیجان‌انگیز است.

وی افزود، ما همچنین DNA را از میکروب‌ها و پاتوژن‌های مهم انسانی بازیابی کردیم. این DNA منبع بسیار با ارزشی از DNA باستانیان است زیرا هیچ‌گونه بازمانده‌ای از این دوره باقی نمانده است.

محققان دانمارکی با بررسی این آدامس دریافتند که "لولا" اردک و فندق خورده بوده و دارای ویروس بوده است. با بررسی DNA موجود در آدامس ردپای ویروس "اپشتین–بار" پیدا شد که عامل بیماری "مونونوکلئوز عفونی" است.

کارشناسان این حوزه معتقدند که احتمالا مصرف این صمغ به عنوان آدامس سبب تسکین درد دندان یا دیگر بیماری‌های مزمن می‌گردید.

لازم به ذکر است این آدامس، قدیمی‌ترین آدامسی نیست که تاکنون کشف شده است.


علت به وجود آمدن فصل ها، فاصله زمین از خورشید نیست. زمین در مداری بیضی شکل که بسیار شبیه دایره است به دور خورشید می چرخد. فاصله زمین در طول سال نسبت به خورشید چندان تغییر نمی کند. چیزی که فصول را بر روی زمین به وجود می آورد تغییر زاویه تابش خورشید است.

خط فرضی که قطب شمال و جنوب زمین را به هم وصل می کند، محور زمین نامیده می شود. محور زمین بر صفحه حرکت زمین عمود نیست و به اصطلاح انحراف دارد که مقدار آن تقریبا 23.5 درجه است.

علت این پدیده به دوران های جوانی زمین باز می گردد، شاید برخورد جرم بزرگی با زمین سبب به وجود آمدن این انحراف شده است.

در هر حال با در نظر گرفتن این انحراف، زمانی که زمین به دور خورشید می گردد، نیمی از آن مثلا نیم کره شمالی به سمت خورشید متمایل شده است و نیم کره جنوبی بر عکس آن است. در این حالت نور خورشید به نیم کره شمالی تقریبا عمود می تابد و انرژی بیشتری به این قسمت می رسد و در این حالت در نیم کره شمالی تابستان است. در همین حال نور خورشید با زاویه تابش بیشتری به نیم کره جنوبی می تابد و انرژی کمتری به این نیم کره می رسد و بنابر این در آنجا زمستان است.

در نیمی دیگری از سال، زمین به سوی دیگر خورشید می رود و این بار نیم کره جنوبی به سمت خورشید تمایل دارد و نیم کره شمالی از خورشید انحراف بیشتری دارد. در این زمان وضعیت برعکس پیش می آید و در نیم کره جنوبی تابستان است و اهالی نیم کره شمالی در حال سپری کردن زمستان هستند.

انحراف محور زمین فصل ها را به وجود می آورد و فصل ها نیز تغییرات دما را به دنبال دارند که موجب تغییرات آب و هوا و جوی می شوند. کوتاه و بلند شدن طول شبانه روز نیز به علت انحراف محور زمین پدید می آید. طول روز مدت زمانی است که نور خورشید به زمین می تابد. حال اگر خورشید سطح بیشتری از زمین را روشن کند طول روز افزایش می یابد. افزایش و کاهش طول روز نیز متناسب با فصل ها است. یعنی در تابستان ها به علت اینکه نیمی از کره به سمت خورشید متمایل می شود، سطح بیشتری از آن نیم کره توسط خورشید نور می گیرد و طول روزها افزایش می یابد و در همین حال در نیم کره دیگر زمستان است. چون این نیم کره از خورشید منحرف شده است، قسمت کمتری از آن توسط نور خورشید روشن می شود.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

maryam